حدود 30 سال پیش با رکنالدین خسروی کارگردان پیشکسوت تئاتر کار کردهام و این روزها قرار است با محمد یعقوبی چهره جوان و آگاه تئاتر امروز به ضبط تئاتر بپردازم. میشود گفت که همکاری با 3نسل کارگردان و بازیگر تئاتر را مفتخر بوده ام. 30سال تاریخ تئاتر تلویزیونی به من سنجاق شده است ولی باید دید که کجای این تئاتر ایستادهام. این را از سر دلتنگی از خودم میپرسم.
اگر تئاتریها روز تئاتر را که گاهی هفته تئاتر میشود جشن میگیرند برای بزرگ و کوچک خودشان دست میزنند و جشنوارههای گوناگون تئاتر برگزار میکنند یادشان میرود که مقولهای به نام تلهتئاتر از دهه 30 تا به حال در تلویزیون فعال بوده و بیشتر مردم از طریق این رسانه فراگیر است که با تئاتر و هنرمندان آشنا شدهاند. و اما سال 86 تصمیم میگیرند که تله تئاتر هم در جشنواره داوری شود و یا 3 داور که فقط یک نفر تلویزیون خوانده و تلهتئاتر کارگردانی کرده و یک نفر بازیگر است و نفر سوم متخصص تولید رادیوست.
شبی که مراسم اختتامیه جشنواره تئاتر برگزار میشود در دل میگویم مبارکشان باشد فردا در روزنامه همشهری میخوانم که از مسعود فروتن( اینجانب) به خاطر کارگردانی تلویزیونی «آسانسور» نقدیر شده است در حالی که کار ارائه شده که کارگردانی هنری آن با هادی مرزبان و کارگردانی تلویزیونی آن با من بود «ببر گراز دندان» نام داشت نه «آسانسور». تعجبم وقتی مضاعف میشود که میبینم چگونه قرار است از کارگردانی تقدیر شود ولی آن کارگردان را برای مراسم اختتامیه دعوت نکردهاند.
و اما در سال 86 سالنها حتی از سالهای قبل هم کم رونقتر و خالیتر بود. سال آینده تصمیم دارم کمتر به تئاتر بروم زیرا که اگر کاری و اجرایی دینی باشد حتما به گوش من بیننده همیشگی تئاتر میرسد و اگر کاری درخور توجه نباشد حتی بوق و کرنای منتقدان و احسنت گویان آنها در روزنامهها هم کاری از پیش نمیبرد.
دیگر حرفی ندارم که آنچه گفتهام از سر دلتنگی بود.